تا پای جان برای دختر ایران
صدای فریادها، اشک های شوق، گریه های بی امان و مردمانی که در میان علفزارها می دویدند تا به یسنا برسند، همان صحنه هایی است که غروب روز پنجشنبه در روستایی در گلستان رقم خورد. «گلستان»، گلستان شد، یسنا نفس می کشید و زنده بود.
به گزارش سقف شیبدار، شهروند نوشت: صدای فریادها، اشک های شوق، گریه های بی امان و مردمانی که در میان علفزارها می دویدند تا به یسنا برسند، همان صحنه هایی است که غروب روز پنجشنبه در روستایی در گلستان رقم خورد. «گلستان»، گلستان شد، یسنا نفس می کشید و زنده بود. همان دختربچه ای که پنج روز از ناپدیدشدنش در زمین های کشاورزی روستای یلی بدرآق شهرستان کلاله می گذشت. همان دختربچه ای که سرخ پوشان هلال احمر، نیروهای مردمی، روستاییان و ماموران انتظامی را به صحنه کشانده بود تا یکی از شیرین ترین ماموریت های امدادی رقم بخورد.
چهارشنبه بود که رییس هلال احمر شهرستان کلاله در گفت وگو با «شهروند» اعلام کرد که در کنار خانواده یسنا می مانند و دست از عملیات جست وجو نمی کشند. آنها پای حرف خود ماندند. امدادگران و هلالی ها در کنار خانواده نگران این دختربچه ماندند تا اینکه بالاخره او را صحیح و سالم یافتند. آن غروب پنجشنبه در میان علفزارهای زمین کشاورزی، یکی از سخت ترین عملیات های امدادی، با پایانی خوش همراه شد. کایت سوار داوطلب هلال احمر به صورت خودجوش به منطقه آمد. آنقدر گشت زنی کرد تا بالاخره او را یافت.
حالا سه روز از پیدا شدن یسنا می گذرد. او در بیمارستان است تا مطمین شوند حالش به طور کامل خوب است. در این میان، سه روز است که ماموریت سخت هلالی ها و تلاش بی وقفه آنها به همراه نیروهای مردمی، سر زبان ها افتاده است. مردم ایران از شنیدن خبر پیدا شدن یسنا دلشاد شده اند. حال شان خوب است و هیچ کس نیست که بتواند کمک های سرخ پوشان هلال احمر را نادیده بگیرد. هادی کاهانی همان ناجی معروف این روزهاست. همان داوطلبی که خودش را به منطقه رساند، پرواز کرد و درنهایت دختربچه با لباس زردرنگ را یافت.
خودم تصمیم گرفتم برای کمک بروم
این ناجی هلال احمر که شوق و لبخند شادی را به خانواده یسنا هدیه کرد، در گفت وگویی با خبرنگار «شهروند» جزییات تازه ای از آن روز روایت می کند: «عضو جمعیت هلال احمر نیشابور هستم. 11 سال است که کایت سوارم. از چهار سال پیش نیز مربی پیشرفته هنگ گلایدر هستم و آموزش را شروع کردم. از یک سال پیش بود که به صورت داوطلب عضو جمعیت هلال احمر نیشابور شدم. در واقع بهمن پارسال بود که از طریق یکی از دوستان کایت سوارم در یک مانور مربوط به جمعیت هلال احمر شرکت کردم. از همانجا متوجه شدم که چقدر امدادگر بودن لذت بخش است، بنابراین به صورت داوطلبانه عضو شدم و تا الان ادامه داده ام. از ماجرای یسنا در فضای مجازی باخبر شدم. کسی به من نگفت برو، خودم تصمیم گرفتم بروم و تلاشی برای یافتن این بچه کنم. در واقع چهارشنبه ظهر در یک پیج دیدم که روحانی اهل ترکمن صحرا اعلام کرده هنوز یسنا پیدا نشده است و از مردم کمک خواسته بود. همان لحظه با خودم گفتم حالا که لوازم و امکاناتش را دارم، چرا نروم. وسایلم را برداشتم و راهی محل شدم.»
پایان یک ماموریت شیرین
کاهانی وقتی به محل رسید، سوار کایت شد و دو ساعت گشت زد. به گفته خودش کار راحتی نبود: «پرسان پرسان خودم را به محل رساندم. وقتی رسیدم، هوا گرگ ومیش بود و داشت تاریک می شد، برای همین آن شب نتوانستم پرواز کنم. ساعت 8 صبح روز پنجشنبه بود که پرواز کردم. تا ساعت 10:30 جست وجو کردم و چیزی پیدا نکردم. باد بلند شد. مجبور شدم فرود بیایم، اما ظهر دوباره از مسیر ضلع جنوبی یعنی برعکس مسیری که صبح جست وجو کرده بودم، پرواز کردم. 45 دقیقه طول کشید تا اینکه وسط علفزار او را دیدم. اول تصور کردم یک نفر است که دارد سلفی می گیرد، ولی وقتی دور زدم و بیشتر دقت کردم، دیدم خود یسناست. باورم نمی شد. از طریق بی سیم به همسرم گفتم که پیدایش کردم. همان اطراف بسیج مردم و نیروهای امدادی در حال جست وجو بودند. بالای سر آنها رفتم و اعلام کردم که یسنا پیدا شده؛ بالا سرشان می چرخیدم. به آنها گفتم از همین بالا شما را به محل پیدا شدنش می بردم. سه دقیقه بعد رسیدم بالا سر یسنا، مردم هم دویدند و مسیری که می رفتم را دنبال کردند. آنها به یسنا رسیدند و بغلش کردند. خودم اگر می خواستم فرود بیایم خیلی سخت می شد و ممکن بود بچه نیز بترسد، برای همین مردم را به سمت او هدایت کردم. البته اگر می دیدم در معرض خطر است تعلل نمی کردم و همانجا برای نجاتش فرود می آمدم.»
کاهانی ادامه می دهد: «وقتی یسنا را پیدا کردم، حسی را تجربه کردم که هیچ وقت آن را تجربه نکرده بودم. در این یک سالی که عضو هلال احمر شده ام، چنین نجات لذت بخشی را تجربه نکرده بودم. این ماموریت خیلی برایم شیرین بو د.اگر دوباره مورد مشابهی پیش بیاید باز هم با جان و دل انجام می دهم. من پرواز را دوست دارم و تازه فهمیدم که چقدر امدادگران همانقدر که کار سختی دارند، همانقدر هم حس های شیرین را در لحظه های نجات تجربه می کنند. وقتی عضو هلال احمر شدم، با خودم گفتم قطعا امدادگران با حال خوش مردم، حال شان خوب می شود. آنها با جان و دل زحمت می کشند تا لبخند روی لب مردم باشد. پس من هم می توانم این حس ها را تجربه کنم.»
همه دست به دست هم دادند تا روستای ما شاهد یک معجزه باشد
پنج روز تلاش شبانه روزی رقم خورد و درست زمانی که امیدها برای زنده بودن یسنا لحظه به لحظه کمرنگ تر می شد، چیزی شبیه یک معجزه رقم خورد. دختربچه ترکمن بار دیگر در آغوش مادر آرام گرفت. پس از پیدا شدن یسنا، مادرش که روزهای سختی را در فراق دختر خردسالش گذرانده بود، گفت: «از همه کسانی که بی وقفه تلاش کردند، تشکر می کنم. تلاش های بی وقفه نیروی انتظامی، بسیج، هلال احمر و نیروهای مردمی را فراموش نمی کنم.»
این در حالی است که نورعلی بدرآق نژاد، دهیار روستای یلی بدرآق، در گفت وگو با «شهروند» از تلاش بی وقفه نیروهای امدادی تشکر کرد و گفت: «نیروهای امدادی در این چند روز دلسوزانه پای کار بودند. من به چشم می دیدم که خستگی، سختی کار و ناامیدی از پیدا نشدن یسنا، هیچ کدام باعث نشد تا امدادگران دست از کار بکشند یا از جان و دل مایه نگذارند. آنها تا آخرین لحظه مثل روز اول عملیات، جست وجو می کردند. هیچ چیز باعث نمی شد که دلسرد شوند. در کنار خانواده یسنا ماندند و درنهایت شادی را به آنها هدیه کردند. البته نمی توان کمک های نیروهای مردمی و روستاییان را نادیده گرفت. آنها نیز در کنار امدادگران هلال احمر لحظه به لحظه زحمت کشیدند. همه دست به دست هم دادند تا روستای ما شاهد یک معجزه باشد. یسنای ما به لطف همین زحمات برگشت.» پدر و مادر یسنا حالا مریض شده اند. در فراق دخترکشان روزهای سختی را تجربه کرده بودند و حالا کمی بیمار شده اند. با این حال، هیچ چیز نمی تواند خوشحالی را که در صدایشان موج می زند، از آنها بگیرد. پدر یسنا در گفت وگویی کوتاه می گوید: «نیروهای امدادی ما را تنها نگذاشتند. شادی را به ما هدیه دادند. خوشحالی را به زندگی ما برگرداندند و هیچ وقت فراموش نمی کنم که چطور مثل دختر خودشان دنبال یسنا بودند و در کنار مردم و پلیس، برای ما زحمت کشیدند. اگر دست از جستجو برمی داشتند معلوم نبود چه اتفاقی برای یسنای ما می افتاد.»
وزیر کشور از نیروهای امدادی تشکر کرد
وزیر کشور با انتشار پیامی از تلاش نیروهای امدادی به ویژه هلال احمر برای یافتن کودک گمشده گلستانی قدردانی کرد.
متن پیام احمد وحیدی به این شرح است: «پیدا شدن یسنا دختر گمشده کلاله ای پس از پنج روز جست وجوی نیروهای امدادی اعم از هلال احمر و تیم های امدادی محلی، دل همه مردم ایران را شاد کرد.
ضمن تقدیر و تشکر از امدادگران و نیروهای انتظامی جهادگر و دلسوز ایران اسلامی که همواره دغدغه آسودگی مردم عزیز کشورمان را دارند، پیدا شدن دختر ایران زمین را به خانواده «یسنا» و ملت شریف ایران تبریک می گویم.
امیدوارم همه دختران، پسران، زنان و مردان ایران عزیزمان، همواره در امنیت و آسودگی خاطر و به دور از بلایا به سر برند. »
4 نفر دستگیر شدند
دیروز مشخص شد که یسنا ربوده شده بود. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کلاله استان گلستان از شناسایی و دستگیری عوامل اصلی ربایش کودک کلاله ای خبر داد.
سیدجواد میردوستی با اشاره به دستگیری متهمان اصلی ربایش یسنا کودک کلاله ای، گفت: «متهمان 4 مرد هستند که یکی از آنها پس از بازجویی با صدور قرار بازداشت موقت، راهی زندان شد. 3 متهم دیگر این پرونده فعلا در پلیس آگاهی برای بازجویی تحت نظر هستند و پس از تکمیل تحقیقات در مورد آنها تصمیم قانونی اتخاذ خواهد شد. بعضی از افراد بازداشتی جزء افرادی هستند که پیش از پیدا شدن یسنا، با دستور بازپرس پرونده به عنوان مظنون به پلیس آگاهی احضار شده بودند. انگیزه متهمان از ربودن این کودک پس از تکمیل شدن تحقیقات اطلاع رسانی خواهد شد.»
قدردانی کولیوند از نیروهای امدادی برای یافتن یسنا
رییس جمعیت هلال احمر در پیامی، ضمن تبریک به مردم و خانواده یسنا، از تلاش مداوم و خستگی ناپذیر نیروهای امدادی به ویژه کایت سوار داوطلب هلال احمر برای پیدا کردن یسنا چهار ساله پس از پنج روز مفقودی، قدردانی کرد.
در متن پیام پیرحسین کولیوند آمده است: «پیدا شدن دختربچه چهار ساله اهل استان گلستان پس از پنج روز مفقودی و دوری از خانواده، اتفاق مبارکی است که با نقش آفرینی جمعیت هلال احمر نتیجه داد تا خانواده ای چشم به راه از نگرانی بیرون آمده و مردم از این خبر خوب خشنود شوند و نیز ارزش خدمات نیروهای امدادگر و داوطلب بیش از پیش در مقابل چشمان منصف جامعه نمایان شود.
شکر خداوند مهربان را به جای می آوریم که عنایت خاص او موجب سربلندی جمعیت هلال احمر در این عملیات بشردوستانه و تسکین قلوب خانواده ای شده است. اینجانب لازم می دانم کمال قدردانی و تشکر را از برادر عزیز و گرانمایه «جناب آقای هادی کاهانی»، مربی هنگ گلایدر و عضو داوطلب جست وجوی هوایی جمعیت هلال احمر به جای آورم که با زنده یافتن یسنای عزیز، صفحه ای زرین به تاریخ جمعیت هلال احمر اضافه کرد. به علاوه قدردانی خویش را از مدیریت، امدادگران و داوطلبان جمعیت هلال احمر استان گلستان و مردم شریف کلاله به دلیل فعالیت خستگی ناپذیر در این عملیات ابراز می دارم و نیز قدردان تلاش های روابط عمومی هلال احمر استان گلستان هستم که با مدیریت حرفه ای در پوشش اخبار این عملیات، نقش برجسته ای در پیشگیری از انتشار اخبار جعلی داشتند. »
پایان خبر سقف شیبدار
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تا پای جان برای دختر ایران" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تا پای جان برای دختر ایران"، کلیک کنید.