روسیه و ایران؛منافع متفاوت در قفقاز جنوبی

روسیه و ایران؛منافع متفاوت در قفقاز جنوبی

آن طور که پزشکیان اعلام کرده است این معاهده در نظر دارد «توسعه روابط دوجانبه را تقویت کند و به عنوان پایه ای محکم برای پیشرفت بیشتر عمل کند». ولادمیر پوتین نیز با طرح این موضوع که «مشاوره های روسیه و ایران در مورد دستور کار بین المللی چه در کل جهان و چه در منطقه تقاضای زیادی دارد» ابعاد گسترده تر این معاهده را نشان داد. با این وجود چالش های موجود در روابط روسیه و ایران به ویژه با وجود تضاد منافع و رقابت های متعدد بین این دو کشور در مناطق پیرامونی از جمله در قفقاز جنوبی یک واقعیت غیر قابل انکار است.
زمینه های اختلاف آشکار بین روسیه و ایران در قفقاز جنوبی شامل دیدگاه های آن ها در مورد استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان و همچنین روابط نظامی اسرائیل و جمهوری آذربایجان است. فراتر از این روسیه و ایران در امتداد خطوط همکاری اقتصادی و انرژی با ارمنستان جمهوری آذربایجان و گرجستان به ویژه از نظر حمل و نقل و صادرات گاز طبیعی نیز دچار تعارض منافع و رقابت هستند. دیدگاه های روسیه و ایران در مورد کریدور پیشنهادی زنگه زور بین جمهوری آذربایجان و نخجوان متفاوت است. این امر پس از بازدید ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از باکو در 18 اوت 2024 میلادی بیشتر آشکار شد. پس از سفر پوتین سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که مسکو از طرح جمهوری آذربایجان برای دسترسی نامحدود به نخجوان از طریق کریدور زنگه زور حمایت می کند. اعلام چنین موضعی موجب انتقادات گسترده ای در ایران شد. زیرا از دیدگاه ایران کریدور زنگه زور بدون نظارت و کنترل ارمنستان می تواند مرز مشترک ایران و ارمنستان را تهدید یا مسدود کند که پیامد مهم آن کاهش تعداد همسایگان ایران از 15 به 14 همسایه خواهد بود و می تواند منجر به محاصره احتمالی این مرز بدون نظارت یا کنترل ارمنستان شود.
در سه دهه گذشته شمال غربی ایران تنها راه دسترسی بین سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و منطقه برونگانِ نخجوان بوده است. اگرچه ایران مخالف دسترسی مستقیم زمینی بین جمهوری آذربایجان و نخجوان نیست اما به شدت با کریدور زنگه زور مخالف است. لذا ایران انتظار نداشت روسیه در این مورد موضعی مشابه جمهوری آذربایجان و ترکیه اتخاذ کند. در این راستا دولت ایران به فدراسیون روسیه نسبت به جانبداری از جمهوری آذربایجان در این مناقشه مرزی هشدار داد. در مقابل ماریا زاخارووا سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه روسیه نیز اعلام کرد که مسکو از نگرانی های ایران در مورد کریدور زنگه زور آگاه است و «همه شفاف سازی های لازم» را در مورد موضع روسیه به ایران ارائه کرده است. بدین ترتیب در چنین شرایطی تنها ایران با ارمنستان در مخالفت با جمهوری آذربایجان و تلاش های ترکیه برای اجرای کریدور زنگه زور همسو است.

یکی دیگر از تضاد منافع روسیه و ایران در قفقاز جنوبی کریدور ارس بین جمهوری آذربایجان و نخجوان است.در 11 مارس 2022 میلادی جمهوری آذربایجان و ایران برای ساخت یک بزرگراه و مسیر راه آهن به طول 55 کیلومتر (تقریباً 34 مایل) از روستای آغبند به اردوباد توافق کردند. روستای آغبند در بخش زنگیلانِ جمهوری آذربایجان در نزدیکی مرز ایران و ارمنستان واقع شده است که قرار است از طریق کریدور ارس- دو مسیر ریلی و جاده ای- با عبور از خاک ایران به شهر اردوباد در منطقه نخجوان متصل شود. ایران «کریدور ارس» را جایگزینی برای «کریدور زنگه زور» می داند که می تواند نگرانی های این کشور در مورد بی ثباتی در امتداد مرز مشترک با ارمنستان را کاهش دهد.
واقعیت آن است که علی رغم همکاری تهران و مسکو در ساخت راه آهن رشت-آستارا برای اتصال راه آهن ایران و جمهوری آذربایجان روسیه از پروژه کریدور راه آهن-بزرگراه ارس که جمهوری آذربایجان و نخجوان را از طریق ایران متصل می کند حمایت آشکاری نشان نداده است. دلیل آن می تواند امتیازی باشد که روسیه بر اساس [بند نهم] توافقنامه آتش بس در نوامبر 2020 میلادی در قره باغ کوهستانی برای نظارت بر خطوط حمل و نقل روسیه در عبور از خاک ارمنستان دریافت کرده است.این توافقنامه اشاره دارد که «ارمنستان حمل و نقل امن بین جمهوری آذربایجان و نخجوان را تضمین می کند. همچنین این توافقنامه تصریح می کند که «[کنترل] بر خطوط حمل و نقل توسط سرویس مرزی FSB [سرویس امنیت فدرال] روسیه انجام خواهد شد». به این دلیل که از دیدگاه روسیه کریدور زنگه زور [در صورت تحقق] با عبور از خاک ارمنستان می تواند به عنوان ابزار نفوذ این کشور عمل کند در حالی که کریدور ارس چنین مزیتی برای روسیه ندارد چون با عبور از خاک ایران روسیه نظارت و کنترلی بر آن نخواهد داشت.

مسکو و تهران دیدگاه های متفاوتی نیز نسبت به مسیر راه آهن ایران-ارمنستان دارند. در سال 2009 میلادی دولت ارمنستان قراردادی را برای ساخت خط آهن مرند-نوردوز-مِغری-ایروان با ایران امضا کرد. این پروژه راه آهن در تعارض و رقابت با راه آهن قفقاز جنوبی قرار گرفت که به عنوان تنها شرکت راه آهن در ارمنستان متعلق به راه آهن روسیه است. در 13 فوریه 2008 میلادی ارمنستان قراردادی را امضا کرد که 100 درصد از مالکیت راه آهن دولتی ارمنستان را تا سال 2038 میلادی به شرکت راه آهن روسیه واگذار می کرد. به نظر می رسید نگرانی اصلی روسیه در آن مقطع کاهش وابستگی ارمنستان به روسیه و افزایش نفوذ اقتصادی و ارتباط ایران در منطقه قفقاز به دلیل ساخت و تکمیل راه آهن ایران-ارمنستان بود. چنانچه ولادیمیر یاکونین رئیس وقت راه آهن قفقاز جنوبی ارمنستان یکی از شرکت های تابعه راه آهن روسیه در ارمنستان پروژه راه آهن ایران و ارمنستان را بی فایده توصیف کرده بود و آن را به معنای «گشودن پنجره ای به سوی هیچ» خوانده بود.

روسیه و ایران بر سر صادرات گاز طبیعی به ارمنستان نیز با یکدیگر رقابت دارند. تهران و ایروان در سال 2004 میلادی قرارداد 20 ساله سوآپ گاز در برابر برق امضا کردند که در سال 2009 میلادی اجرایی شد. در سال 2023 میلادی هر دو طرف توافق کردند که این قرارداد را تا سال 2030 میلادی تمدید کنند. توافق اولیه در این قرارداد قطر خط لوله را 1420 میلی متر (56 اینچ) معین کرده بود اما در عمل به 700 میلی متر (28 اینچ) کاهش یافت زیرا بسیاری گمان می کنند که ارمنستان از طرف شرکت گازپرومِ روسیه تحت فشار قرار گرفته بود. به ویژه آن که گازپروم روسیه بخش عمده ای از سهم ارمنستان در خط لوله گاز ایران به ارمنستان را از طریق شرکت تابعه خود آرمِن گازپروم خریداری نیز کرده بود. اگر این خط لوله با قطر اولیه ساخته می شد به ایران اجازه می داد تا در رقابت با گاز طبیعی روسیه بتواند گاز را به گرجستان و بازارهای اروپایی صادر کند.
 از دیگر نشانه های اختلاف بین روسیه و منافع ایران در بخش انرژی قفقاز جنوبی عدم ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به گرجستان از طریق ارمنستان و نیز تصمیم ارمنستان در سال 2006 میلادی برای واگذاری 41 کیلومتر (حدود 25 مایل) خط لوله صادرات گاز ایران در ارمنستان به گازپروم روسیه بود که به مسکو اجازه می داد تمام مسیرهای تامین گاز ارمنستان را تحت کنترلِ خود داشته باشد. به همین دلیل تلاش ها و برنامه های بعدی ایران و ارمنستان برای صادرات گاز به گرجستان نیز با ناکامی مواجه شد.

در مجموع منافع و رویکردهای ایران و روسیه در قفقاز جنوبی ترکیبی پیچیده از همکاری و تضاد منافع است. در حالی که روسیه و ایران به حفظ شراکت استراتژیک و منافع مشترک در قفقاز جنوبی در زمینه های مختلف مانند مخالفت با توسعه پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب و فرمت 3+3 ادامه می دهند منافع متفاوت آن ها در منطقه چالش های مهمی را نیز برای همکاری آن ها ایجاد می کند. اگر مسکو و تهران به مدیریت این تضاد منافع نپردازند روابط آن ها در قفقاز جنوبی همچنان ناهمسو باقی خواهد ماند.  

این یادداشت در «اورسیا دیلی مانیتور» در بنیاد جیمزتاون در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است.
 

315 315

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "روسیه و ایران؛منافع متفاوت در قفقاز جنوبی" هستید؟ با کلیک بر روی بین الملل، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "روسیه و ایران؛منافع متفاوت در قفقاز جنوبی"، کلیک کنید.